ملیناملینا، تا این لحظه: 14 سال و 1 ماه و 11 روز سن داره

عسل مامان و بابا

تبریک تولد

  تمام دارایی من قلبی است که در سینه دارم و برای تو می تپد ، آن را به تو تقدیم میکنم       امروز روز تولد توست و من هر روز بیش از پیش به این راز پی میبرم که تو خلق شده ای برای من تا زیباترین لحظه ها را برایم بسازی . . .   ای زیبا ترین ترانه ی هستی ، بدان که شب میلادت برایم ارمغان خوبی ها و زیبایی هاست پس ای سر کرده ی خوبی ها میلادت مبارک . . . ای زیبا ترین ترانه ی هستی ، بدان که شب میلادت برایم ارمغان خوبی ها و زیبایی هاست پس ای سر کرده ی خوبی ها میلادت مبارک . . .       ه...
27 اسفند 1391

اونقدر خونه مامان معصومه شلوغ کردم

سلام دخترم صبحت بخیر عزیزم،دیروز که از سرکار اومدم دیدم مشغول بازی هستی ،مامان جون ناهار رو آماده کرد ناهار هم ماکارونی بود از اونجایی که ماکارونی خیلی دوست داری خوب خوردی و سیب زمینی هاش هم که قبلا خورده بودی.بعد ناهار هم دیگه بردم بخوابونمت تا خودم به کارهای خونه تکونی برسم اولش می گفتی نه خوابم نمی یاد وقتی سرت رو بالش اومد هیچ نفهمیدی کی خوابیدی ،منم از فرصت استفاده کردم و کارام رو انجام دادم .ساعت 6:30عصر بود که بیدار شده بودی و آماده کردمت و بابا هادی هم اومد تا باهم بریم بیرون برای تعویض کفشهایی که برات خریده بودم آخه قبلیه کمی برات تنگ بود چون خودت رو نبرده بودم ولی اینبار خودت رو هم بردم که کفشی که به پات می شه انتخاب کنم ....
15 اسفند 1391

عزیز دلم در مهمونی نوا

سلام خوشگل خانم ؛شنگول خانم     دختر گلم روز جمعه صبح ساعت 9:30 از خواب بیدار شدی و مامان جون هم زنگ زد گفت صبحونه بریم خونه شون .آخه برا صبحونه کله پاچه داشتن .اولش نمی خوردی و همش می گفتی بوی ببعی می ده از دست تو وروجک ،حس بویایت خیلی قویه بیشتر از اون چیزی که فکرش رو بکنی.اما بعدش ّآب کله پاچه رو خوردی و کمی هم از گوشتش .سوین هم با مامان و باباش مهمون مامان جون بودن که با سوین مشغول بازی شدین و خدا رو شکر اصلا با هم دعوا نکردین و کلی هم فندق خوردین و بازی و شادی .بعد ناهار هم خاله پری اومد دنبالت تا برین تولد نوا .نوا دختر دوست خاله پری هستش که اولین بار بود می دیدیش .البته خاله نوا (سمیه جون)هم با من تو دوره دبی...
12 اسفند 1391

آیا می دانید؟؟؟؟؟؟؟؟؟

  آیا می دانید که اگر شما در حال حمل قرآن باشید ، شیطان دچار درد شدید در سر میشود و باز کردن قرآن ، شیطان را تجزیه می کند و با خواندن قرآن ، به حالت غش فرو میرود.. و خواندن قرآن باعث در اغما رفتنش میشود؟؟؟؟ و آیا شما می دانید که هنگامی که می خواهید این پیام را به دیگران ارسال کنید ، شیطان سعی خواهد کرد تا شما را منصرف کند؟؟؟؟ فریب شیطان را نخور!!!!! پس این حق را دارید که این پست رو کپی کنید و توی وبهاتون بذارید ...
7 اسفند 1391

تولد دایی محسن

  دایی محسن تولدت مبارک ،ان شالله که همیشه لبت شاد و خندون جیبت پر پول و بدنت سالم و دلت مهربون باشه .دوستت دارم ...
6 اسفند 1391

یه روز جمعه

سلام دختر گلم روز جمعه 4 اسفند ماه ،صبح که از خواب بیدار شدی مشغول تماشای تلویزیون شدی و بعد از صبحونه هم منم به کارهای خونه رسیدم و بعد هم بردمت حموم و آب بازی کردی.از روز قبل با مامان جون و بقیه تصمیم گرفته بودیم اگه هوا آفتابی بود همگی ناهار بریم بیرون و بساط کباب راه بندازیم .ساعت 12:30 بود که مامان جون گفت اگه مایلین بریم .ما هم از خدا خواسته تا بقیه هم بیان ساعت 2 شد ولی باز هم گفتیم بهتره یه آب و هوایی عوض می شه جای دوری هم نمی ریم .مکان رو هم از قبل تعیین کرده بودیم اول جاده طارم . بعدش وسایلها رو براداشتیم و به سمت جاده طارم حرکت کردیم.اول جاده طارم گفتیم که کمی بریم جلوتر لا اقل ملینا امسال اصلا برف ندیده کمی هم برف ...
6 اسفند 1391

معذرت

سلام دوستای عزیزم از اینکه نتونستم به وبلاگ تک تک تون سر بزنم معذرت می خوام .آخر سال و هزار تا کار سرم ریخته .تو شرکت که فرصت نمی کنم آپ کنم وگرنه اونقدر از ملینا شیطنت ها هست که اگه یادم نره حتما می نویسم.تو خونه هم لپ تاپ ویندوز عوض کردیم و هنوز اینترنت وصل نیست و کلی دردسر.ان شالله به زودی برمی گردم.تو این مدت هم از آخرین عکسهای گذاشته شده تو پست از ملینا عکس نگرفتم معذرت ...
2 اسفند 1391
1